مردم شناسی

پژوهش های میدانی درزمینه مردم شناسی ایران
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو
3 فروردين 1395
4 خرداد 1394
5 آبان 1393
2 اسفند 1391
5 دی 1391
7 آبان 1391
3 مرداد 1391
7 تير 1391
5 تير 1391
3 تير 1391
2 تير 1391
1 تير 1391
6 مهر 1390
3 مهر 1390
2 مهر 1390
نويسندگان
محمدسعیدجانب اللهی
کد هاي جاوا

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 31829
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

زن بلوچ وخون بست  <-PostCategory-> 

و- دخالت حکومت در خون بست :

تا پیش از تسلط حکومت مرکزی (رژیم پهلوی) در بلوچستان قانونمندی خون بست مجری بود حکام محلی هم آنرا به رسمیت می‌شناختند و فقط در مواردی دخالت می‌کردند که کار به خونریزی و انتقام جویی‌های مستمر می‌کشید. برقعی می نویسد: « در قتل‌ها دخالت حکومت همیشگی نبود، بدین ترتیب که اگر خانواده مقتول قادر به قصاص نبود و به حاکم مراجعه می‌کرد، او بر طبق سنن عمل می‌نمود، ولی اگر بستگان مقتول خود به خونخواهی بر می‌خاستند، تا زمانی که دامنه‌ی کشت و کشتار بالا نگرفته و به نزاعی طویل المدت یا وسیع میان دو گروه نمی‌انجامید حکومت کاری نداشت و چون چنین می شد، او یا نماینده اش پادرمیانی کرده و طرفین دعوا را به نحوی راضی می کردند (همان، ص 253).

بعضی حکام نیز گاهی از این «قانونمندی» برای انتقام جویی یا اغراض شخصی سوء استفاده می کردند، مثل موردی که حشمت الملک اعمال کرد، زمانی که وی حاکم سیستان بود، بین ملک گلزار خان (10) و شخصی به نام کول (11) بر خوردی ایجاد شد، کول در روزگاران تلخ ملک بوی اهانت نمود، ملک مشتعل گشت و از خشم نتوانست خویشتن داری کند، پس بسوی کول شلیک کرد و وی را کشت، در آن زمان چنین حادثه‌ای رنگ انتقاد و مخالفت به خود نمی‌گرفت، زیرا کول مرتکب اهانت به صاحب اختیاری خویش شده بود ( تیت ص 222)

اما چون پیش از آن حشمت الملک از دختر ملک گلزار خان خواستگاری کرده بود و نامبرده به دلیل اینکه مادر حشمت‌الملک دختر کدخدای دره بود و از این بابت پستی را ازمادرش به ارث می برد. با این ازدواج موافقت نکرده بود، حشمت‌الملک در واقعه‌ی قتل کول موقع را برای انتقام مناسب دید، لذا وقتی تاج محمد فرزند کول که از دون پایه‌ترین طوایف سیستان بود برای خون‌خواهی پدر نزد وی شکایت برد، حشمت‌الملک از فعل کیانی اظهار نفرت کرد و برای آنکه ملک گلزار خان صلح و آرامش را درهم شکسته است وی‌را جریمه نمود تا به‌عنوان خون بها دختر خود را به عقد تاج محمد پسر مقتول در آورد، تا دشمنی و خصومت پایان پذیرد، در حالی که این رسم فقط بین مردم مساوی‌المرتبه رواج داشت( تیت همان جا ).

 

ز- خون بست در قتل غیر عمد:

در قتل غیر عمد خون بست بیشتر جنبه‌ی‌ نمادین  دارد ، مثلاً برای جلب رضایت خانواده‌ی مقتول تا مرحله‌ی دادن دختر مذاکره می‌کنند، ولی وقتی منسوبین مقتول برای گرفتن خون بها به خانه‌ی قاتل     می‌روند از گرفتن دختر صرف نظر می‌کنند و به اصطلاح او را می‌بخشند.

ح-سرانجام قانونمندی خون بست:

در چند دهه اخیر پس از فروپاشی نظام عشایری که ضامن اجرای چنین قانونمندی بود، رفته رفته پایه های اعتقادی خون بست متزلزل شد، ولی منسوخ نشد، هنوز اگر حتی قاتل از طرف مراجع قانونی مورد تعقیب قرار گیرد، تا زمانی که خون بست نکند، اختلاف وجود دارد و احتمال انتقام جویی می رود (یادداشت های مؤلف)

نقش زن در شکل گیری قدرت‌های سیاسی طایفه

خوانین بلوچ برای بسط قدرت و قلمرو حکومت خود از سیاست ازدواج‌های مصلحتی پیروی می‌کردند، چون پیوند ازدواج با هر طایفه اتحاد و حمایت آن طایفه را به دنبال داشت، خوانین از طوایف مختلف برای خود و فرزندانشان همسرانی بر می‌گزیدند، تا آنان را به حمایت از خود وادار سازند، ارزش اجتماعی چنین ازدواجی بدان پایه بود که خوانین گاه برای تحقق آن به زور متوسل می‌شدند، مثلاً امیر غلام شاه رییس طایفه سرابندی دختر شاهرستم را که رییس طایفه رئیسی‌ها بود برای پسرش خواستگاری کرد، شاهرستم به این امر راضی نبود و چون قدرت مخالفت نداشت، ناچار به این ازدواج تن در داد. اما خودش در عروسی شرکت نکرد و به نوکران خود دستور داد، سگ‌ها را ببندند تا استخوان گوشت‌هایی که درمهمانی مصرف می‌شود نخورندکنایه از اینکه نه تنها داماد لیاقت ما را ندارد بلکه حتی استخوان گوسفندانی که برای میهمانی    کشته‌اید لایق سگهای ما نیست (جانب‌اللهی، 1362

ص 151)

البته شاهرستم بعد از پایان مراسم عروسی سزای این عمل ریشخند آمیز خود را می بیند و در نزاع بعد از عروسی به قتل می رسد. غرض اینکه حتی خان یا سرداری که مصدر قدرت و حاکم بود، برای کسب اعتبار بیشتر نیازمند این بود که شبکه خویشاوندی خود را با خوانین و خانواده‌های اشرافی محلی گسترش دهد تا از این طریق مقام و موقعیت جدیدی را کسب کند، این گروه بخصوص اگر در میان مردم پایگاهی نداشتند حتی با قربانیان خود چنین معامله‌ای می‌کردند یعنی دختر حاکم و خانی را که مغلوب و منکوب کرده بودند به زنی می‌گرفتند، تا شأن و مرتبه او را به خود منتقل سازند، چنین ازدواجی به‌عنوان یک حرکت سمبلیک یا حتی یک ضرورت اجتماعی تقریباً عمومیت داشت، خان غالب کمتر خان مغلوب خود را می‌کشت، جامعه‌ی عشایر خان را مظهر هویت خود می دانست، تنها وقتی جانشین خان را به رسمیت می شناخت که او را وارث خان خود بداند، به این دلیل حتی یک مهاجم قوی مسلط بر اوضاع مثل امیر علم خان سوم که در رأس قدرت بود، بعد از اینکه خوانین محلی سیستان را که رقبای سیاسی او بودند سرکوب کرد، با دختر آنان وصلت نمود تا به‌همه تفهیم کند که شأن و مرتبه او کمتر از خان نیست، پیش از او سران نارویی عین همین سیاست را در بلوچستان اعمال کردند، سعید خان نارویی بعد از آنکه سلسله‌ی ملک‌های بمپور را بر انداخت، با دختر یکی از آنان ازدواج کرد تا مردم او را وارث مقام و ملک پدرزن بدانند (برقعی، ص 27)

اگر در قانونمندی خون بست دختر سردار و خان از امتیازات طبقاتی برخوردار بود و به ندرت گرفتار قانونمندی خون بست می شد در عوض در میدان سیاست وجه‌المصالحه بازی‌های سیاسی قرار می‌گرفت و ابزاری برای شکل گرفتن قدرت‌های جدید سیاسی بود. بررسی نمونه‌هایی از نحوه‌ی قدرت گیری طوایف در سیستان و بلوچستان مؤید این مدعی است از این بابت هیچ طایفه‌ای مستثنی نیست ولی بهترین شاهد مثال طایفه‌ی نارویی است که هم در سیستان و هم در بلوچستان صاحب نفوذ و برای مدت ‌های طولانی مصدر کار بوده اند.

شبکه خویشاوندی در طوایف بلوچ نمونه طایفه «نارویی»

خاستگاه طایفه نارویی :خودشان می‌گویند از عرب‌های نهروان هستند به این سبب بعضی از محققین آنان‌را بازماندگان خوارجی    می‌دانند که پس از شکست از حضرت علی (ع) در نهروان به کرمان و سیستان کوچ کردند.  

خوارج ظاهراً از زمان حجاج به سیستان آمدند، تاریخ سیستان ضمن وقایع سال 75 هجری تا سال 257 که آخرین بازماندگان آنان به دست یعقوب تارومار شدند، مکرر از درگیری خوارج سیستان با عمال خلفای اموی و بنی عباس یاد کرده است، بغدادی می نویسد:« از چهار هزار خوارج در جنگ با علی (ع) 9 نفر جان بدر بردند که دو نفر از آنها به سیستان گریخته و خوارج سیستان پیروان آن دواند». (بغدادی، ص 46) تیت بااستناد به داستانهای منظوم بلوچ که در آنها اشاراتی به جنگجویان شام دارد، نتیجه می گیرد که الزاماً ریشه

 

 

 

 

جدول وقایع تاریخی دوره سرداران نارویی بمپور (بلوچستان)

 

 

 

 

ردیف

 

 

نام

 

 

سالهای تقریبی حکومت و زندگی


 

همزمان با حکام حکومت مرکزی

 

 

وقایع مهم

 

 

1

 

 

علیخان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2

 

 

سعید خان

 

 

حدود سالهای 1200 هجری قمری

 

 

اواخر دوره زندیه – آقا محمد خان

 

 

شیخ مهراب بارکزیی از بزرگان دربار ملک های بمپور را به نوید آینده فریفت و به کمک او ملک شاه عالم را از کار برکنار کرد.

 

 

3

 

 

مهراب خان

 

 

حدودسالهای 1225 هجری قمری

 

 

فتحعلیشاه محمد شاه 1251-1212 ه.و

 

 

1262- 1251

 

 

در 1810 میلادی (=1225 هجری) با پاتینجر ملاقات کرد و جریان برخورد خودش را با حکام کرمان (ظهیر الدوله 1240 – 1218) تعریف کرد. (برقعی، ص 30) در سال 1257 ه. جمعی از یاران او بدست حبیب اله خان اسیر و مقتول شدند.

 

 

4

 

 

محمد علیخان

 

 

حدود سالهای 1240

 

 

محمد شاه ناصر الدین شاه

 

 

1265-1251 ه

 

 

1314-1265 ه

 

 

پدرش در زمان حیات کارها را بدست او سپرد، در 1240 هجری مامور دولت انگلیس او را صاحب قلعه بمپور می نامد (سایکس، ص 140) در 1277 ه امیر کبیر طهماسب میرزا را مامور سرکوبی او می کند ولی نامبرده اظهار بندگی می نماید. (آدمیت، ص )



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:زن بلوچ , طایفه نارویی, بلوچستان , سیستان , خانواده علم ,ساعت 9:2 توسط محمدسعیدجانب اللهی |
مطالب پيشين
» سفرنامه ی مردم شناسی شهرهای اقماری تهران
» برگرفته از وبلاگ میبد شناسی چکیده ی دفتر چهارم چهل گفتار درمردم شناسی میبد . نویسنده محمد سعید ج
» سفرنامه مردم شناختی بافق برگرفته ازوبلاگ انسان شناسی یزد
» شيوه ی حفرقنات برگرفته از وبلاگ قنات شناسی
» سفرنامه ی مردم شناختی مهریز (نگاهی به مردم نگاری مهريز) برگرفته از وبلاگ "انسان شناسی یزد"
» نخل بندی و نخل گردانی درمیبد - برداشت از وبلاگ انسان شناسی یزد
» طایفه براهویی(سیستان وبلوچستان ) از وبلاگ انسان شناسی سیستان
» طایفه ی صیادی - برگرفته از وبلاگ " انسان شناسی سیستان "
» یک قصه ازقصه بچه های میبد
» طایفه نارویی
» زن بلوچ وخون بست
» نقش پنهان زن درگستره پنج قرن تاریخ بلوچ
» وبلاگ های من
» دنباله آئین های مذهبی سمنان
» دنباله تعزیه خوانی
» دنباله تعزیه خوانی
» هشتگرد
» گذری به مردم شناسی سمنان . برداشت ازوبلاگ "هزارنکته مردم شناسی ازهزارنقطه ایران"


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


موضوعات
سفرنامه مردم شناختی ساوجبلاغ
تعزیه خوانی درسمنان
دنباله ی تعزیه
سمنان
آیین های مذهبی
بلوچ
نقش پنهان زن بلوچ
زن بلوچ وخون بست
طایفه ی نارویی وازدواج سیاسی
نخل گردانی
نخل بندی ونخل گردانی درمیبد
قصه
قصه بچه های میبد
طوایف سیستان
طایفه صیادی
طایفه براهویی
نخل بندی ونخل گردانی در میبد
پيوندها


میبدشناسی انسان شناسی عشایر وطوایف ایران انسان شناسی سیستان انسان شناسی بلوچ انسان شناسی یزد مردم نگاری میبد هزارنکته مردم شناسی ازهزار نقطه ایران قنات شناسی کیت اگزوز زنون قوی چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مردم شناسی و آدرس 213254.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

انسان شناسی عشایروطوایف ایران
مردم شناسی میبد
هزارنکته مردم شناسی ازهزارنقطه ایران
قصه بچه های میبد
انسان شناسی یزد
انسان شناسی سیستان
انسان شناسی بلوچ
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com